منتخب اشعار جایزه ادبی ریحانه

یاس کبود

از دست داد هستی عالم وجود را

تشییع کرد پیکر یاس کبود را

وقتی که جسم فاطمه را غسل می نمود

با چشم دید ظلم امام یهود را

از خود کشید دست و به دیوار تکیه داد

لعنت نمود قبل همه آن عنود را

سرداد گریه ای که به هفت آسمان رسید

از هم گسست سلسله ی تار و پود را

در خون نشست جان خودش را کفن نمود

در خاک کرد آیه ی کشف و شهود را

تا سرّ سرّ خلقت عالم ز دست رفت

با ذوالفقار گفت قیام و قعود را

خلوت گزید روضه «أَمَّنْ یُجیب» را

تحلیل کرد آینه ها را عقود را

در لوح دید فصل به فصل لهوف را

تقسیم کرد سهم فراز و فرود را

تنظیم کرد روزنه های ظهور را

آتشفشان چالش آل سعود را

گردن گرفت شال عزا را به گریه گفت

زینب بخوان تو مرثیه های کبود را

وقتی حسن به ناله ز سیلی کوچه گفت

روشن نمود آتش و اسپند و دود را

چون روضه در میانه غم باز دم گرفت

شاعر شکست خورد و زانوی غم گرفت

  • حسن خسروشاهی
اسکرول به بالا