پیام تصویری آیت الله العظمی جوادی آملی به همایش ملی ریحانة النبی

به گزارش روابط مرکز اسلامی فاطمیه همزمان با سالروز ولادت فرخنده حضرت زهرا(س) همایش ملی “ریحانةالنبی با محوریت نهج البلاغه ” با پیام تصویری آیت الله العظمی جوادی آملی در شهرستان مهر استان فارس برگزار شد.

آیت الله العظمی جوادی آملی در پیام خود به این همایش اظهار داشتند: زهرا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏)، اين ريحانة النبي فراموش شدني نيست، براي اينکه اين به نور الهي وابسته است. نور الهي نوري است که زمين را روشن مي‌کند، زمان را روشن مي‌کند، سپهر را روشن مي‌کند. شما در حال صديقه کبريٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) ديده و شنيده و خوانده‌ايد که وقتي به محراب عبادت مي‌ايستاد، نور عبادتش نظام سپهري را روشن مي‌کرد، نور حضرت به آسمان مي‌رفت، اهل آسمان از آن نور استفاده مي‌کردند. اين نور، زميني نيست. اين نور، زماني نيست. اين نور، خاموش شدني نيست، چون ﴿يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ﴾

متن کامل پیام معظم له به این همایش به شرح زیر است:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی ‏جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين ‏وَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ الْمَهْدِيِّين سِيَّمَا خَاتَمُ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاء عَلَيْهِما آلَافُ التَّحِيَّةِ وَ الثَّنَاء بِهِمْ نَتَوَلَّی ‏وَ مِنْ أَعْدَائِهِم‏ نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».

مقدم شما فرهيختگان، نخبگان حوزوي و دانشگاهي علما و سادات و أعزّه و بزرگواران پيرو اهلبيت(عَلَيْهِمُ السَّلام) را گرامي مي‌داريم و از همه بزرگواراني که با ايراد مقال يا ارائه مقالت بر وزن علمي اين نشست و همايش افزودند، سپاسگزاريم و از برگزارکنندکان وزين ريحانة النبي(صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) حق‌شناسي مي‌کنيم و از جوانان پُرشور و اهلبيت ‌مدار و پيرو قرآن و عترت سپاسگزاريم که بر فروغ و رونق اين محفل عظيم افزوده و مي‌افزايند!

محور نشست امسال جريان ريحانة النبي فاطمه زهرا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) و نهج البلاغه است. وجود مبارک اميرمؤمنان(سَلامُ الله عَلَيْه) خطب عميق علمي دارد که بخشي از آن خُطب عميق علمي را وجود مبارک صديقه کبريٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) 25 سال قبل از اينکه علي بن ابيطالب(سَلامُ الله عَلَيْه) به مقام خلافت ظاهري برسند و اين بخش از خطبه‌ها را ايراد کنند، ايراد فرمودند که در سال گذشته گوشه‌اي از خطبه فدکيه آن ذات مقدس ارائه شد.

در اين نوبت بيان نوراني اميرمؤمنان(سَلامُ الله عَلَيْه) در نهجالبلاغه درباره صديقه کبريٰ، حجت بالغه الهي، صاحب عصمت کليه الهي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) به عرضتان مي‌رسد. فرمود وجود مبارک زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) به مقامي رسيده است که خاموش کردن اين چراغ مقدور افراد عادي نبود. همه تلاش و کوشش کردند؛ يعني امت صدر اسلام تلاش و کوشش کرد تا مقام والاي آن حضرت را ناديده انگارد. در هنگام دفن بي‌بي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) رو به قبر پيغمبر(صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) فرمود: دخترت امشب به شما ملحق مي‌شود، گزارش به عرضتان مي‌رساند: «بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا»؛[1] يعني شکستن مقام والاي زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) کار سقيفه نبود، کار خليفه نبود، کار همگان بود؛ يعني سقيفه و مردم، خليفه و مردم، دست نشانده‌ها، همه اين منافقين، همه افراد ضعيف الايمان، همه مُرجفون و همه گسسته‌هاي از قرآن و عترت(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ أجمعين‏) تلاش و کوشش کردند که زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) را حذف کنند؛ ولي نتوانستند. اين جمله نوراني نهجالبلاغه به اين معنا نيست که آنها موفق شدند، آنها تلاش کردند که زهرا را فراموش کنند؛ ولي نتوانستند، «بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا» و نتوانستند.

چرا زهرا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏)، اين ريحانة النبي فراموش شدني نيست؟ براي اينکه اين به نور الهي وابسته است. نور الهي نوري است که زمين را روشن مي‌کند، زمان را روشن مي‌کند، سپهر را روشن مي‌کند. شما در حال صديقه کبريٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) ديده و شنيده و خوانده‌ايد که وقتي به محراب عبادت مي‌ايستاد، نور عبادتش نظام سپهري را روشن مي‌کرد، نور حضرت به آسمان مي‌رفت، اهل آسمان از آن نور استفاده مي‌کردند. اين نور، زميني نيست. اين نور، زماني نيست. اين نور، خاموش شدني نيست، چون ﴿يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ﴾؛[2] در دو بخش قرآن با تفاوت اندک، اين مضمون نوراني آمده است که اينها مي‌خواهند با دهن نور آفتاب را خاموش کنند. يک چراغ ضعيف، يک شعله کبريت با فوت دهن خاموش مي‌شود؛ اما نور آفتاب با تبليغات سوء، با بدرفتاري‌ها، با بدگويي‌ها که به منزله فوت دهن است، خاموش نمي‌شود؛ لذا حضرت فرمود آنها تلاش کردند که صديقه کبريٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) را خاموش کنند؛ ولي موفق نشدند. نور خدا خاموش شدني نيست!

نکته دومي که خود اميرمؤمنان(سَلامُ الله عَلَيْه) درباره فاطمه زهرا(سَلامُ الله عَلَيْها) دارد؛ گرچه اين بخش کلام علي است؛ ولي در نهجالبلاغه نيامده؛ فرمود به اينکه بعد از دفن حضرت، عده‌اي خواستند به بهانه عوام‌فريبي برخي از قبرها را نبش کنند و بر بدن مطهر آن حضرت نماز بخوانند، حضرت برآشفت، شمشير گرفت، فرمود: «أَمَّا حَقِّي فَقَدْ تَرَكْتُهُ مَخَافَةَ أَنْ يَرْتَدَّ النَّاسُ عَنْ دِينِهِم وَ أَمَّا قَبْرُ فَاطِمَةَ فَوَ الَّذِي نَفْسُ عَلِيٍّ بِيَدِه»؛[3] از حقم گذشتم؛ مبادا در اثر اختلاف، جامعه به طرف ارتداد برود و اما قبر فاطمه، اگر کلنگي به يکي از اين قبرها برسد: «لَأَسْقِيَنَّ الْأَرْضَ مِنْ دِمَائِكُم‏»؛ زمين را با خونتان رنگين مي‌کنم، اين زهراست! درباره حق خود هم فرمود، من چون دستم تنها بود، از حقم گذشتم. اين جمله اخيري که عرض مي‌کنيم، اين در تمام نهجالبلاغه است، در خود نهج البلاغه نيست. يک کلام نوراني، يک نامه نوراني، مکتوب نوراني از علي بن ابيطالب(سَلامُ الله عَلَيْه) در تمام نهجالبلاغه آمده است که حضرت دستور دادند، اين نامه را در تمام روزهاي جمعه، در نماز جمعه بخوانند. در بخش پاياني اين خطبه اين نامه مبسوط که فرمود در هر روز جمعه، در خطبه‌هاي نماز جمعه بخوانند، در پايانش فرمود اينکه من مجبور شدم به سقيفه رأي مثبت بدهم و با دست بسته امضا کنم، براي اينکه دستم تنها و خالي بود. در همان تمام نهج البلاغه در پايان اين خطبه، جلد هفتم، صفحه 292 و 293 اين جمله نوراني علوي(سَلامُ الله عَلَيْه) هست، فرمود به اينکه اگر عمويم حمزه سيد الشهدا و برادرم جعفر طيار با من بودند، من هرگز اين بيعت را امضا نمي‌کردم؛ ولي دستم تنها بود، من تنها بودم: «لَوْ كَانَ لِي بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَمِّي حَمْزَةُ وَ أَخِي جَعْفَرٌ لَمْ أُبَايِعْ كَرْها»؛[4] هرگز من بيعت نمي‌کردم. فقط دو عمو براي من ماندند که اينها «حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بودند، هرگز شهامت حمزه سيد الشهدا را نداشتند. عمويم عباس «حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بود، عمويم عقيل «حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بود، اينها چون «حَدِيثِي عَهْدٍ بِالْإِسْلَامِ» بودند، نه همآورد حمزه را داشتند، نه همآوردي برادرم جعفر را داشتند؛ لذا من نمي‌توانستم با دست تنها و خالي قيام کنم؛ ولي اگر حمزه بود، اگر جعفر بود، من آرام نمي‌نشستم؛ هم درباره خود آن وضع موجود صدر اسلام را امضا نکرد و هم درباره صديقه کبريٰ(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏).

من مجدداً مقدم همه شما را گرامي مي‌دارم. از همه بزرگواران، مخصوصاً عزيزان و جوانان پُرشور مسئلت دارم که ارتباط علمي‌شان را با خاندان عصمت و طهارت زياد کنند. ارتباطشان را با حوزه، با دانشگاه، دانشگاه پيوندش را با حوزه، با علما، با ريحانة النبي(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْها‏) محکم کنند که اين اثر ولايت، کشور را به دست صاحب اصلي‌ خود مرحمت کند.

اسکرول به بالا